همه رو پای خاطر خواهیم بذار

Zelzeleh8Rishter

own

یه شب که توی خواب بودم از این عالم جدا بودم به فکر عشقی نبودم راحت بودم . رها بودم تو اومدی تو زندگیم گفتی میخوام با تو باشم گفتی میخوام کنار تو از آدما جدا باشم گفتم نمی تونه دلم . گفتی منم مثل توام از آدما خسته شدم دنبال راه چاره ام گفتی که چاره ام تویی مرهم زخم من تویی میدونستم که تو هم مثل همهء ادما قلبمو تنها میذاری شاید هم مثل همه . غم روی غمهام بذاری ولی بازم نمیدونم که چی شد یهو شدی عزیزم تا به خودم اومدم دیدم برات می میرم حالا که عاشقت شدم پشتمو خالی میکنی رفتی و حالا حق دلو از کی باید بگیرم حالا که دیوونتم تنهام میذاری اینه رسمش حالا که زندگیمی تنهام میذاری اینه رسمش مگه نامسلمونی .خدا نداری یک کمی که فکر کنی میبینی جز من نداری اینه رسمش اگه به زور روزگار از زندگیت میرم کنار میرم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار تو گریه های زار و زار سپردمت به روزگار این از خودم گذشتنها پای خاطر خواهیم بذار



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت10:27توسط Zelzeleh8Rishter | |